استقلال آزادی جمهوری جنائی !

0 نظرات

اسلام ملای اجنبی از مرز پستی گذشت / ملتی خونین شده از مرز هستی گذشت

اسلام انقلاب درشعوروعلم حیضییه ای / با من یکاد وسرکتاب ازللحیضییه گذشت

اسلام انقلابی پرثمر باملا نشست به بار باغرا صلواتی فقر از مرز اسلام گذشت

اسلام انقلاب در امر اسلام مستضعفان / بااقتصاد خرکی گرسنگی ازسیری گذشت

اسلام انقلاب ناب الله با شیطغان للرجیم / سواربرخرمرادچارنعل ازجادۀ ستم گذشت

اسلام ناب در انقلاب بگو تا خون بریزم / ریخت بیوقفه خون خونریزی ازحد گذشت

اسلام مظلومحسین بینوای نینوای کربلا / با حفظ شعائرسینه زنی ازحد قمه گذشت

اسلام بسم للرحمان للرحیم لل لله کعبه ای / با چوب وچماق از رحمان و رحیم گذشت

بریده باد لسان اسلام روح اله للموسوی / شد درجا لسان الله از حد هر الله گذشت

بریده باد دستان اسلام ناب بن هندللهی / درازدستی اش از مرز هر پستی گذشت

بریده باد حلقوم اسلام دین حزب لللاهی / درید گلوی ملتی خون از بیکران گذشت

بریده باد پاهای اسلام للصاحب للزمانتی / لگدپرانی ازمرز جفتک وچارکش گذشت

دریده باد چشمان اسلام دورز هرشرافتی / درید پردۀ شرف از مرزبیشرمی گذشت

بریده باد سر اسلام مغز للسفلیستی / سفلیسش ازحد هرمغزسفلیسی ترگذشت

شکسته باد دستان اراذل حزب مللایی / دستها شکست صدایش ازهربامی گذشت

شکسته باد پاهای اسلام هرزه گرایتی / کز در و دیوار هرحد و هرحصری گذشت

شکسته باد سر اسلام پست دون حقارتی / سرهاشکست جنایتش ازمرزجنون گذشت

شکسته باد گردن اسلام زینب ثارزارتی / شکست گردن زنهاکارازحدحیوانی گذشت

کورباد اسلام هیز سلیطگان دین دولتی / کردخون وخوردخون و ازرودخون گذشت

نابود باد اسلام خون و خفقان وخلافتی / خون هرجا خفقان از بند و زنجیر گذشت

نابود باد اسلام یا روسری یا تو سری / چوب دستیش آزاد پران وچرخان گذشت

نابود اسلام سنگسار گر کثافتی ولایتی / کردارش درشیطنت باصلواتی غراگذشت

نابود اسلام جایز نهساله دخترجماعتی / همخوابی ومقاربت از حد اسلامی گذشت

نابود اسلام حزب الله نجاستی فسادتی / فساد وارتشاء ازمرز ملای اجنبی گذشت

نابود اسلام میرغضب وکشتارو قتالتی / در کوی و انجمن بادشنه وساطور گذشت

نابود اسلام بی وجود بی غیرتی دولتی / درچارسو وگذر شرارتش از شمار گذشت

نابود ملای سارق مسلح امامتی امالتی / سرقت وجنایت پیوسته اش از حد گذشت

نابود ملا گدا ولی ان جزه ای شیره ای / دارزنی زنجیره ای ازحکم این دون گذشت

نابودباداسلام وقاحتی برد به سیماوصدا / دارزنی چنین از مرز پشم و شیشه گذشت

نابود باد اسلام خون و خوف و خفقان / درس خوفش از مرز چاردیواری ها گذشت

نابود بساط ملا واراذل هراسان زمردم / درس ترس دوسویه شد ازمرزمردم گذشت

استقلال آزادی جمهوری جنائی جهانی / جمهوری جنایتش آزاد از مرز ملل گذشت



ادامه مطلب ...

شعر- قانون بیضه ( هادی خرسندی )

0 نظرات
ارج و قربی را که در ایران ما دارد شتر

در زمین وآسمان دیگر کجا دارد شتر؟

گر شتر داری برو هر کار می خواهی بکن

ای مسلمان معجزی مشکل گشا دارد شتر

بهر خنده بیضه های یک مسلمان را ببر

صد شتر تاوان بده ، کامت روادارد شتر

بیضه مستضعفان، مستکبرا در دست توست

تیغ تیز از بهر قطع هردوتا دارد شتر

بیضه را چون میبری، ای میوه چین انقلاب

باغت آبادی بگو، چشم دعا دارد شتر

جزو دستاوردهای انقلاب است این یکی

شکر حق کرده تشکر از خدا دارد شتر

گر شتر کافی نداری ،پس قناعت پیشه کن

قطع کن یک بیضه را، نرخ جدا دارد شتر

بیضه چپ را به شصت و شش شتر بتوان برید

تاجرش بیچاره شد ، بهرش عزا دارد شتر

کم تر از این گر شتر داری زنی مسلم بکش

چونکه پنجاهش جواب خون بها دارد شتر

نرخ یک زن ، نصف نرخ بیضه های مرد شد

سنگه ای در امر قانون و قضا دارد شتر

دشنه ها را تیز کن ای ناجی مستکبران

چون هوایت را به هنگام جزا دارد شتر

کاروان قتل و غارت را بگو سستی مکن

ساربان یک عالمه بهر شما دارد شتر

غیر از اینها هم شتر را دست کم نتوان گرفت

بابت ارجی که در امل غرا دارد شتر

اشترالاسلام قبراق است و مثل جمبو جت

رفت و برگشتی ز قم تا کربلا دارد شتر

گوشتش را دزدکی در رستوران ها می پزند

دست هم در آن قضا هم این غذا دارد شتر

باب منسوجات مرغوب است پشم حضرتش

بهتر از چین و برک شال و قبا دارد شتر

دیدم آقایی که از پشم شتر دارد عبا

اولش پنداشتم بر تن عبا دارد شتر

خانمی با مانتو پشم شتر میداد قر

از عقب گفتم عجب عور وادا دارد شتر

از نمد مالی ببین کارش چه خوش بالا گرفت

در فلان مجمع گمانم آشنا دارد شتر

نقش بازی کرده در تعزیه ابن عقیل

عکس با فرمانده کل قوا دارد شتر

موقع نشخوار تفسیر سیاسی میکند

تجربه در گفتن پرت و پلا دارد شتر

از خود کلثوم ننه مدرک گرفته ظاهرأ

زین جهت در قصه گویی دکترا دارد شتر

جای تفسیر خبر، با شیوه خاله زنک

شایعات تازه از هر ماجرا دارد شتر

مخبری را کرده با جاسوس بازی همطراز

ظاهرأ یک ارتباطی با سیا دارد شتر

بسکه خواب پنبه دانه دیده در دوران شاه

در رژیم شیخ اینسان اشتها دارد شتر

شاه قدر این شترها را نمیدانست و رفت

از جیمی کارتر سپاسی بی ریا دارد شتر

بعد از این وقتی سوارش میشوی دولا نشو

سرفرازی بین ، که در قانون ما دارد شتر

گرچه طبع سرکش هادی چنین شعری سرود

این قصیده را از آقای شفا دارد شتر


“هادی خرسندی”


ادامه مطلب ...

ای وطـــــن، ای مــادر تاریخ سـاز

0 نظرات
ای وطـــــن، ای مــادر تاریخ سـاز

ای مـــرا بر خــــاک تـــو روی نیــاز

ای کویـــر تـــــو بهشت جـــان من

عشق جاویدان من، ایـــــــران من

ای زتو هستی گرفته ریشـــــه ام

نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشـــــی داری به تیــــــر انداختن

دست بهــــرامی به شیـر انداختن

کــــــــاوه ی آهنگری ضحــاک کش

پتک دشمن افکنی ناپــــــاک کش

رخشی و رستم بر او پــا در رکـاب

تا نبیند دشمنت هـــــرگز به خواب

مرزداران دلـــــیرت جـــــــان به کف

ســـــرفرازان سپاهت صف به صف

خون به دل کردند دشت و نهــــر را

بازگـــردانــدنــد خــــــرمــشــهــر را

ای وطــــــــن ای مــــادر ایـــران من

مــــــادر اجـــداد و فــــرزنــدان مـــن

خـــانه ی من بـانه ی من توس من

هر وجب از خـــــاک تــو ناموس من

ای دریــــغ از تـــو که ویــــران بینمت

بیشه را خـــالی ز شیـــران بینمـت

خاک تو گــر نیست جــــان من مباد

زنده در این بوم و بر یـک تــــن مباد


شاعر:استادعلیرضا شجاع پور


ادامه مطلب ...

چرا از خواب غفلت برنخیزیم - پرویزکوپائی

0 نظرات
چرا دین بهی از ریشه کندیم چرا در زندگی غم می پرستیم

چرا پندار و گفتار نکو را فدا کردیم و کردار نکو را

بجای آن دروغ و حقه بازی فساد و حیله و دشمن نوازی

چرا زن را ضعیفه می شماریم چرا ارجی برای زن نداریم

چرا بیگانگان را می پرستیم چرا شرمنده ایم از آنچه هستیم

چرا از راستیها در فراریم چرا در پشت سر مانند ماریم

چرا داریم با خوبان خصومت چرا ملا کند بر ما حکومت

چرا از کسب دانش بی نیازیم برای اخذ مدرکً چاره سازیم

چرا از چنگ قانون می گریزیم بظاهر شادمان اما مریضیم

چرا در خرج کردن بی گداریم چرا پا از گلیم بیرون گذاریم

چرا آواره یار و دیاریم چرا در ینگه دنیا زار و خواریم

چرا باور به همکاری نداریم چرا بر حرف کج پا می فشاریم

چرا در زندگی بی بند و باریم به غیر از دکتری شغلی نداریم

چرا فرزندمان دریای هوش است ولی در پیش دانایان خموش است

چرا علاّمه آفاق هستیم مجازاً لاغر اما چاق هستیم

چرا ایرانی آریا نژاده باین روز و به بدبختی فتاده

چرا از خواب غفلت برنخیزیم شراب عشق در ساغر بریزیم



ادامه مطلب ...