شعر- نابود باد اسلام ...


اسلام ملای اجنبی از مرز پستی گذشت / ملتی خونین شده از مرز هستی گذشت

اسلام انقلاب درشعوروعلم حیضییه ای / با من یکاد وسرکتاب ازللحیضییه گذشت

اسلام انقلابی پرثمر باملا نشست به بار باغرا صلواتی فقر از مرز اسلام گذشت

اسلام انقلاب در امر اسلام مستضعفان / بااقتصاد خرکی گرسنگی ازسیری گذشت

اسلام انقلاب ناب الله با شیطغان للرجیم / سواربرخرمرادچارنعل ازجادۀ ستم گذشت

اسلام ناب در انقلاب بگو تا خون بریزم / ریخت بیوقفه خون خونریزی ازحد گذشت

اسلام مظلومحسین بینوای نینوای کربلا / با حفظ شعائرسینه زنی ازحد قمه گذشت

اسلام بسم للرحمان للرحیم لل لله کعبه ای / با چوب وچماق از رحمان و رحیم گذشت

بریده باد لسان اسلام روح اله للموسوی / شد درجا لسان الله از حد هر الله گذشت

بریده باد دستان اسلام ناب بن هندللهی / درازدستی اش از مرز هر پستی گذشت

بریده باد حلقوم اسلام دین حزب لللاهی / درید گلوی ملتی خون از بیکران گذشت

بریده باد پاهای اسلام للصاحب للزمانتی / لگدپرانی ازمرز جفتک وچارکش گذشت

دریده باد چشمان اسلام دورز هرشرافتی / درید پردۀ شرف از مرزبیشرمی گذشت

بریده باد سر اسلام مغز للسفلیستی / سفلیسش ازحد هرمغزسفلیسی ترگذشت

شکسته باد دستان اراذل حزب مللایی / دستها شکست صدایش ازهربامی گذشت

شکسته باد پاهای اسلام هرزه گرایتی / کز در و دیوار هرحد و هرحصری گذشت

شکسته باد سر اسلام پست دون حقارتی / سرهاشکست جنایتش ازمرزجنون گذشت

شکسته باد گردن اسلام زینب ثارزارتی / شکست گردن زنهاکارازحدحیوانی گذشت

کورباد اسلام هیز سلیطگان دین دولتی / کردخون وخوردخون و ازرودخون گذشت

نابود باد اسلام خون و خفقان وخلافتی / خون هرجا خفقان از بند و زنجیر گذشت

نابود باد اسلام یا روسری یا تو سری / چوب دستیش آزاد پران وچرخان گذشت

نابود اسلام سنگسار گر کثافتی ولایتی / کردارش درشیطنت باصلواتی غراگذشت

نابود اسلام جایز نهساله دخترجماعتی / همخوابی ومقاربت از حد اسلامی گذشت

نابود اسلام حزب الله نجاستی فسادتی / فساد وارتشاء ازمرز ملای اجنبی گذشت

نابود اسلام میرغضب وکشتارو قتالتی / در کوی و انجمن بادشنه وساطور گذشت

نابود اسلام بی وجود بی غیرتی دولتی / درچارسو وگذر شرارتش از شمار گذشت

نابود ملای سارق مسلح امامتی امالتی / سرقت وجنایت پیوسته اش از حد گذشت

نابود ملا گدا ولی ان جزه ای شیره ای / دارزنی زنجیره ای ازحکم این دون گذشت

نابودباداسلام وقاحتی برد به سیماوصدا / دارزنی چنین از مرز پشم و شیشه گذشت

نابود باد اسلام خون و خوف و خفقان / درس خوفش از مرز چاردیواری ها گذشت

نابود بساط ملا واراذل هراسان زمردم / درس ترس دوسویه شد ازمرزمردم گذشت

استقلال آزادی جمهوری جنائی جهانی / جمهوری جنایتش آزاد از مرز ملل گذشت



0 نظرات :: شعر- نابود باد اسلام ...